Thursday 23 August 2018

اسلامی معلومات
خداوند متعال در اوقات ذیل از خنده کردن سخت بدش می آید:
1: خنده کردن در بالای قبرستان
2: خنده کردن از پشت جنازه
3: در مجلس علما
4: در هنگام تلاوت قرآن کریم
5: در مسجد
6: در هنگام اذان
پخش کردن این پیام باعث از بین بردن اشتباهات بسیاری از مردم خواهد شد
------------------------------
پنج معلومات سحر آمیز
1- آیا میدانی:
زمانی که اذان تمام میشود دعایت مستجاب میشود پس محروم نکن خودت را از دعا بعد از تکرار کردن اذان و دعای معروف ( اللهم رب هذه الدعوة التامة...)
2- آیا میدانی
کجا قرار داده میشود گناهان تو در حالی که نماز میخوانی؟

رسول خدا صلح الله علیه و آله فرمودند ( که بنده ی خدا وقتی بلند شد تا نماز بخواند با تمام گناهانش آمده پس گناهانش بر روی سرش و گردنش گذاشته میشود پس هربار که به رکوع و سجود میرود گناهانش میریزد.)
ای کسی که عجله میکنی در رکوع و سجود! !!!!!! سجود و رکوعت را تا میتوانی طولانی کن تا گناهانت از تو بریزد این اجر را از دست نده
3- آیا میدانی
زن نیکو کاری فوت کرد و هر وقت قبرش را زیارت میکردند از خاک قبرش بوی گل می آمد شوهرش گفت که او هیچ وقت خواندن سوره ملک را قبل از خواب ترک نمیکرده پس مبارک باد بر آن کسی که خواندن سوره ملک قبل از خواب را برای خودش عادت قرار داده پس بر این کار حریص باش زیرا نجات میابی از عذاب قبر"

4- آیا میدانی
با خواندن آیة الکرسی بعد از هر نماز فاصله بین تو و بهشت فقط مرگ است ورودت در بهشت تضمینی است
5- آیا میدانی
بعد از تمام شدن نماز نباید عجله کنی و باید مدتی بنشینی برای اینکه ملائکه بعد نماز برای تو دعا میکند نزد خداوند
___________________________________
توجه - توجه - توجه - توجه
هر کس در موقعی اذان به موسیقی و ترانه گوش دهد نمی تواند هنگام مرگ شهادتین بگوید.
و اگر منتشر نکنی بدان که گناهانت مانع این کارت شده اند.
________________________________کند:
1
اگر‌حالا نمیتانید نشر کرده و بعداً بخوانید 
الله متعال بنا به حکمت خویش برای عبادات وقت و زمانی را قرار داده که مختص به آن عبادت است، ممکن است تمام این حکمتها بر ما مشخص نباشد، اما در هرحال ما بعنوان مسلمان و تسلیم شدگان درگاه الهی مامور و موظف هستیم که مطابق تعریف و خواست شرع عمل کنیم، و عدول از آن محدوده جایز نیست مگر با وجود عذری که مقبول شرع باشد.

و اما کسی که نمازش را در محدوده مقرر خود - که شرع تعیین کرده - نمی خواند تا آنکه وقت آن به اتمام می رسد، خارج از دو حالت نیست :

اول : به دلیل وجود عذر شرعی – خواب یا فراموشی – نمازش را نخوانده باشد تا آنکه وقت آن به پایان می رسد، در چنین حالتی او گناهکار نیست (بشرطیکه عمدا در وقت نماز و یا برای ترک آن نخوابد) و بایستی نمازش را قضاء کند، یعنی هرگاه از خواب بیدار شد و یا بیاد آورد – بدون تاخیر – نمازش را قضا
دلیل آن روایت انس بن مالک رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم است که فرمود : «مَنْ نَسِیَ صَلاةً فَلْیُصَلِّ إِذَا ذَکَرَهَا، لا کَفَّارَةَ لَهَا إِلا ذَلِکَ». بخاری (597).

یعنی : « هر کس نمازی را فراموش کرد همان لحظه که به یاد آورد آن را بخواند، هیچ کفاره ای جز این بر او نیست».

و در روایت مسلم از انس آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «إِذَا رَقَدَ أَحَدُکُمْ عَنِ الصَّلَاةِ، أَوْ غَفَلَ عَنْهَا، فَلْیُصَلِّهَا إِذَا ذَکَرَهَا، فَإِنَّ اللهَ یَقُولُ: أَقِمِ الصَّلَاةِ لِذِکْرِی» مسلم (684).

یعنی : «هرگاه یکی از شما در هنگام نماز در خواب مانده بود، و یا بیادش نبود، هرگاه بیاد آورد نمازش را بخواند، چرا که الله متعال می فرماید : «و نماز را برای یاد من برپا کن


دوم : بدون عذر شرعی اقدام به ترک و نخواندن نماز کند، حال چه از روی کسالت و تنبلی باشد یا غیره، چنین شخصی به اتفاق فقهای اسلام گناهکار است، و گناه وی جزو گناهان کبیره است، و سزای آن آتش جهنم است، چنانکه قرآن کریم دلیل رفتن به جهنم عده ای را اینگونه نقل می فرماید: « إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ * فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» (مدثر 41-43).

یعنی: «اصحاب یمین در باغهای بهشتند، و ازمجرمان سؤال می‏کنند: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ می‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم».

و حتی بعضی از اهل علم معتقد به کفر آن هستند، و به این حدیث نبوی صلی الله علیه وسلم استناد کرده اند که فرمود : «إِنَّ بَیْنَ الرَّجُلِ وَبَیْنَ الشِّرْکِ وَالْکُفْرِ تَرْکَ الصَّلَاةِ» مسلم (82).

یعنی : «حد فاصل میان انسان و شرک/il
و گفتند : باید هرچه زودتر توبه کند و نمازهایش را در وقت شرعی آنها بخواند.

و اما جدا از این مسئله – یعنی حکم ترک نماز – چنانچه کسی توبه کند و بخواهد نمازهای گذشته را – که نخوانده - جبران کند، آیا قضاء کردن برای او مشروع است؟

پاسخ : علمای اسلام در این مورد اختلاف رأی دارند :

1- بعضی از علماء – مانند ابوحنیفه و مالک و شافعی - با قیاس بر انسان فراموشکار و در خواب مانده، گفته اند : اگر قضای نماز بر فراموشکار واجب باشد، به طریق اولا بر دیگرانی که عمدا آنرا ترک کرده اند، هم واجب است، لذا نمازهای گذشته را قضاء کند.

2- در مقابل عده ای دیگر از اهل علم می گویند : این قیاس مع الفارق است، زیرا کسی که عمدا (یعنی بدون عذر شرعی) نمازش را نمی خواند گناهکار است، ولی فراموشکار و خواب مانده گناهکارنیست، پس چگونه انسان عاصی را بر غیر عاصی قیاس کردن روا
و قضاء کردن برای چنین کسی مشروع نیست، بلکه باید توبه کند و مصمم باشد که دیگر نمازهای فرض را هرگز ترک نخواهد کرد، و در عوض برای جبران تا می تواند اعمال صالحه انجام دهد و نمازهای سنت را از دست ندهد، تا الله متعال نقص وارده در نمازهای فرض وی را بوسیله نمازهای سنت جبران کند، چنانکه پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم ‌فرمود : «إِنَّ أَوَّلَ مَا یُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الْمُسْلِمُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ الصَّلَاةُ الْمَکْتُوبَةُ فَإِنْ أَتَمَّهَا وَإِلَّا قِیلَ انْظُرُوا هَلْ لَهُ مِنْ تَطَوُّعٍ فَإِنْ کَانَ لَهُ تَطَوُّعٌ أُکْمِلَتْ الْفَرِیضَةُ مِنْ تَطَوُّعِهِ» صحیح أبی داود (810).

یعنی : «اولین چیزی که بنده‌ی مسلمان در روز قیامت از آن محاسبه می‌شود، نماز فرض است؛ اگر آن را به طور کامل انجام داده که خوب، در غیر این صورت گفته ‌می‌شود : نگاه کنید آیا نماز مستحبی دارد؛ اگر نماز مستحبی داشته باشد نماز فرضش از آن کامل می‌گردد».

امام ابن حزم می گوید : «هرکس عمدا نماز نخواند تا آنکه وقت نماز به پایان می رسد، دیگر ابدا قادر به قضاء (جبران) آن نخواهد شد، پس اعمال حسنه زیاد انجام دهد و نماز سنت زیاد بخواند، تا میزان او در قیامت سنگین شود، و باید توبه کند و از الله متعال طلب استغفار کند». "المحلی" (2 / 235).

و این رأی عمر بن خطاب، و پسرش عبدالله، و سعد بن ابی وقاص، و سلمان فارسی، و ابن مسعود، و قاسم بن محمد بن ابوبکر، و بدیل عقیلی، و محمد بن سیرین، و مطرف بن عبدالله، و عمر بن عبدالعزیز، و داود ظاهری، و ابن حزم نیز هست، همچنین رأی برگزیده شیخ الاسلام ابن تیمیه و امام شوکانی، و ترجیح علامه ابن باز و البانی و ابن عثیمین و دیگران می باشد.

و – علاوه بر دلایل ذکر شده – به موارد زیر هم استدلال کردند :

1- الله متعال می فرماید : « إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا» (نساء 103).

یعنی: «نماز فریضه‌ای‌ است‌ که ‌خدای‌ عزوجل‌ آنرا بر بندگان‌ خویش‌ در اوقات‌ معلوم‌ و معینی‌ فرض‌ گردان
و گفتند : نماز زمان خاصی دارد و هریک دارای‌ وقت آغاز و پایانی‌ است‌، و خروج از آن بدون دلیل شرعی جایز نیست، لذا برپاداشتن‌ نمازها در غیر اوقات‌ آنها مشروع نیست‌، مگر به‌ خاطر وجود عذری‌ شرعی‌، مانند در ‌خواب‌ ماندن‌، یا فراموش کردن..

2- پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند : «مَنْ نَسِیَ صَلاةً فَلْیُصَلِّ إِذَا ذَکَرَهَا، لا کَفَّارَةَ لَهَا إِلا ذَلِکَ» بخاری (597). یعنی : «هر کس نمازی را فراموش کرد همان لحظه که به یاد آورد آنرا بخواند، هیچ کفاره ای جز این بر او نیست».

و این یعنی : اگر بعد از بیادآوردن، ادای آنرا به تاخیر انداخت، دیگر برای وی کفاره نخواهد شد، پس حال کسی که عمدا و بدون فراموشی یا خواب ماندن نمازش را نمی خواند چه خواهد بود؟! به طریق اولا (قضای آن) برایش کفاره نخواهد بود، و نفعی برایش نخواهد داشت
3- ابن حزم رحمه الله می‌گوید : «همانا خداوند متعال برای هر نماز فرضی وقت معینی را قرار داده که آغاز و پایانش مشخص است، بطوریکه در زمان مشخصی وقت آن فرا می‌رسد، و نیز در وقت معینی وقت آن به پایان می‌رسد، بنابراین کسی که نمازش را بعد از خارج شدن وقتش می‌خواند، مثل کسی که نماز را قبل از دخول وقتش خوانده باشد، چون هر دوی آنها در غیر وقت خودشان نماز خوانده‌اند». «المحلی» (235/2).

4- و باز امام ابن حزم می گوید : « همچنین حکم کردن به قضاء باید از جانب شرع باشد، و شرع جز برای الله متعال که بر زبان پیامبرش ابلاغ می کند، جایز نیست.

ما از کسی که معتقد است؛ قضای نماز بر کسی که عمدا آنرا ترک کرده واجب است، می پرسیم : درباره این نمازی که شما امر به خواندنش می کنید خبر دهید : آیا خدای متعال به آن امر کرده یا غیر آنست؟ اگر گفتند : فرقی ندارد (مثل هم هستند)، ما می گوئیم : پس با این حساب کسی که عمدا نمازش را ترک کند گناهکار نیست! زیرا او آنچه را خداوند به وی امر کرده (با قضایش) انجام داده، و هیچ سرزنشی هم متوجه کسی که نمازش را نمی خواند تا آنکه وقتش به پایان می رسد نخواهد بود! درحالیکه کسی چنین چیزی نمی گوید (یعنی کسی تابحال نگفته کسی که عمدا نمازش را ترک کند گناهکار نیست).
و اگر هم گفتند : این نماز (یعنی قضای نماز) را خداوند بدان امر نکرده، می گوئیم : راست گفتید، و همین کفایت می کند که آنها اقرار کنند چیزی را امر کرده اند که خدای متعال امر نکرده است». " المحلی " (2 / 236) .

و باز می گوید : «حکم کردن به قضای نماز باید از جانب خدا بیان شده باشد، زیرا حکم کردن به چیزی یک نوع قانونگذاری به حساب می‌آید، و این کار مختص خدا است که آن را توسط پیامبرش ابلاغ کرده است و اگر بر کسی که نماز را عمداً تا خروج وقت آن ترک کند قضایی واجب می‌بود، خداوند متعال و رسول او صلی الله علیه وسلم ازذکر آن غفلت نمی‌کردند و آن را هم فراموش نکرده‌اند وبا ترک بیان آن عمداً ما را در سختی قرار نمی‌دادند : «وَمَاْ کَاْنَ رَبُّکَ نَسِیّاً» (مریم : 64). یعنی : «و پروردگار تو فراموشکار نبوده است».

و هر قانونگذاری و حکمی که منشأ آن قرآن و سنت نباشد، باطل است » «المحلی» (235/2).

و امام شوکانی می گوید : «ابن تیمیه گفته : قائلین به قضای نماز هیچگاه حجتی برای ارائه نداشتند، و اکثر آنها می گویند : قضاء واجب نیست مگر با امر جدید، حال آنکه امری درکار نیست، و تازه ما تنها بر سر قضای نماز با آنها نزاع نداریم، بلکه درباره قبول نماز قضاء و صحت نماز هم در غیر وقت خود با آنها نزاع می کنیم. و بحث در آن به درازا کشیده، و آنچه ذکر کردیم داود (ظاهری) و کسانی که با اویند نیز برگزیده اند، و صحیح هم همانست که ذکر شد، چرا من بعد از تحقیق زیاد در بین (کلام) قائلین به وجوب نماز قضاء بر کسی که عمدا ترک کند، دلیلی نیافتم که در میدان مناظره قابل پذیرش باشد..» " نیل الأوطار " (2 / 26) .

بنابراین قول راجح – والله اعلم – آنست که : قضای نماز برای کسی که بدون داشتن عذر شرعی آنرا ترک گفته، مشروع نیست و فایده ای هم ندارد، بلکه بایستی توبه و استغفار کند و در عوض برای جبران اعمال صالحه و نمازهای سنت زیاد بخواند.

اگر خواهان تفصیل بیشتر هستید، می توانید به کتاب "الصلاة"ابن قیم مراجعه کنید.

نکته : شیخ الاسلام ابن تیمیه گفته : «کسانی از علماء که معتقد به قضاء هستند، نمی گویند که به مجرد قضاء گناه از دوش او ساقط می شود، بلکه می گویند قضاء کردن گناه وی را تخفیف می دهد، اما گناه ترک و تاخیر نماز از وقتش مانند دیگر گناهان یا نیاز به توبه دارد و یا به حسناتی که محو کننده گناهان است، و یا به سایر چیزهایی که موجب ساقط کردن عقاب اخروی اند». "منهاج السنة " (5 / 233) .

Tuesday 21 August 2018

Haj mubarak

حج مبارك برادرهاي مسلمانم در تمام جهان

Monday 20 August 2018

د عرفی ورح روژه نیول

#عرفات د ورځې روژه: یعنی نن شپه درته یادوم؟
عرفات د ورځې روژه نيول د هغه چا د پاره چې د عرفات په ميدان کې حاضر نه وي مستحب دی، او دا روژه زياته فضليت لري جناب نبی کريم صلی الله عليه وسلم فرمايي (صِيامُ يُومِ عَرَفة، أحْتَسِبُ على اللهِ أنْ يُكَفِّر السنَة التِي قَبْلَه، والسّـنَة التِي بَعْده) مسلم.
 ژباړه : د عرفات د ورځي د روژې نيولو په ثواب کې مې په الله تعالي  دا اميد دي چې د راتلونکي کال ، او تير سوي کال ګناهونه پري معاف کړي.

د عرفې د ورځې د دعا په اړه  رسول الله صلی الله عليه وسلم  فرمايي : خير الدعاء دعاء يوم عرفة، وخير ما قلت أنا والنبيون من قبلي: (لا إله إلاَّ الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شيء قدير). [الترمذي، وحسنه الألباني في صحيح الترمذي 3/184].

يعنې : غوره  دعا د عرفې د ورځې دعا ده او غوره شی چې ما او زما نه مخکې  پيغمبرانو ويلي ((لا إله إلاَّ الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شيء قدير) .

نو مستحب ده د عرفات په ورځ دا دعا وويل شي . اومحترمو کوشش وکړي چي روژه ونسۍ ځکه اجر يي هم ډير ده او ګناهونه هم ورباندي ديو کال  معاف کيګې

Wednesday 15 August 2018

Monday 13 August 2018

باید د الله نه شکرگذار وسو په هر حالت بغیر لکفر نه

_شکر_او_نا_شکرې_انجام_موسې_علیه_السلام_د_الله_پاک_سره_خبرې
حضرت موسې علیه السلام د الله پاک سره د خبرو کولو لپاره کوه طور ته روان وه چې په لاره کې ورته یو بربنډ سړې مخې ته راغې چې بدن یې په شګو یا ریګ سره پټ کړې وه

بربنډ سړې موسې علیه السلام ته وویل اې موسې علیه السلامه ته خو د الله پاک سره د خبرو کول ته روان یې بیشکه الله پاکه زما له حاله خبر ده خو ته الله پاک زما حال واوروه که نور هیڅ هم نه وې له بربډنتیا نه وژغورل شم

موسې علیه السلام حیران شو ویل سمده رواشو د الله پاک سره د خبرو کولو لپاره چې ګورې مخ ته یې یو مال داره سړې راغې

مال دار سړې موسې علیه السلام ته وایې اې موسې علیه السلامه ته خو الله پاک سره د خبرو کولو ته روان یې او الله پاک ښه خبر ده چې زه ډیر مال او دنیا لرم ته به الله پاک ته ووهیې چې بنده د وایې چې زما مال او دنیا ډیره ده نور د ډیر مال نه ستړې شوې یم که الله پاک زما مال او دنیا کمه کړې

موسې علیه سلام حق حیران شو روان شو ویل یا الله پاکه څوک دنیا غواړې او څوک ترې له ډیرې دنیا ستړې دې یاالله پاکه په ده کې به ستا څه حکمت وې

موسې علیه السلام چې کله الله پاک ته د دواړو مال دار او بربنډ کیسه واوروله
الله پاک موسې علیه السلام ته وویل اې موسې ته به دواړو ته داسې ووایې مال دار ته به ووایې چې ته کبر وکړه ستا مال او او دولت په کم شې او بربنډ ته ووایه چې ته شکر وکړه الله پاک به خیر کړې

موسې علیه السلام روان شو مخ ته یې مال دار سړې راغې مال دار موسې علیه السلام ته وویل الله پاک زما په حق کې څه فیصله وکړه موسې علیه السلام ورته وویل چې الله پاک ویل چې ته ده مال دار شخص ته ووایه چې کبر وکړه ستا مال او دولت به کم شې

مال دار د خبر اوریدو سره سر په سجده شو الله پاک ته یې توبه کړه څه به انسان وې څه به کبر مال دار شکر ګزارې وکړه کامیاب شو مال او دولت یې لانور هم زیات او ډک د الله پاک له برکت شو

کله چې موسې علیه السلام د بربنډ سړې خواته ورسیده بربنډ سړې د موسې علیه السلام ته وویل چې اې موسې علیه السلامه الله پاک زما په حق کې څه فیصله وکړه موسې علیه السلام ورته وویل الله پاک ویل چې ته زما بربنډ بنده ته ووایه چې شکر وباسه الله پاک به خیر کړې

بربنډ سړې ویل چې زه په همدې حال شکر وباسم نا شکرې یې وکړه کوم بدن چې په شګو پټ کړې وه هغه شګې ترې تویې شوې بیخې بربنډ شو نور هم د الله پاک په عذاب کې ګرفتار شو

داوه د شکر او نا شکرې انجام په هر حال کې د الله پاک نه شکر ګزاره اوسې انجام به مو د مال دار په شان وې او که نا شکرې وکړې انجام به مو د بربنډ سړې په شان وې رب مو له نا شکرې نه وساته رب مو شکر ګزاره جوړ کړه..

Sunday 12 August 2018

Saturday 11 August 2018

Eid first ten days and its scholarship or wisdom

د لوی اختر د میاشتې د لومړیو لسو شپو فضیلت او عبادت

په یوه حدیث کې راغلي دې چې غوره عمل هغه دی چې دایمي وي که څه هم هغه کم یا لږ عمل وي، خو په حدیثو کې د ښه عمل دترغیب او هڅوني لپاره ځیني ځانګړي وختونه او ځایونه ښودل شوې دي او دا ویل شوې دي چې په دې وختونو کې ښه عمل ډیر اجر او لوی ثواب لري چې یو له دي ځانګړیو وختونو نه د لوی اختر دمیاشتي لومړۍ لس شپې دي په دې لیکنه کې ددي مبارکو شپو په اړه لنډ معلومات وړاندي کیږي .

د دې لسو شپو فضیلتونه

۱- الله جل جلاله په قرانکریم کې په دې لسو شپو قسم کړی دی او لوی ذات چې په کوم شي قسم کوې هغه شی به هم لوی وې،
قرانکریم وایې : وَالْفَجْرِ ، وَلَيَالٍ عَشْرٍ ، جمهور مفسرین وایې له دې لسو شپو نه مراد دلوی اختر لومړۍ لس شپي دي، ابن کثیر وایې همدا رایه غوره او ښه ده .

۲- دا لس هغه معلومي ورځې دي چې الله جل جلاله ویلي دي په دې معلومو ورځو کې ذکر کوئ او خدای یادوئ ، قرانکریم وایې : ويذكروا اسم الله في أيام معلومات على ما رزقهم من بهيمة الأنعام [الحج:28] جمهور علماء وایې له دي لسوشپو نه مراد د لوی اختر دمیاشتي لس شپې دي او دعبدالله بن عمر او عبدالله بن عباس رضی الله عنهم هم دا وینا ده .

۳- رسول الله صلی الله علیه وسلم وایې: داد نړۍ ترټولو غوره ورځې دي په یوه روایت کې راغلي دې : افضل أيام الدنيا أيام العشر ـ يعني عشر ذي الحجة ـ قيل: ولا مثلهن في سبيل الله؟ قال : ولا مثلهن في سبيل الله إلا رجل عفر وجهه بالتراب( [ رواه البزار وابن حبان ) یعني دنړۍ ترټولو غوره ورځې هغه لس ورځي دې یعني دلوی اختر لس ورځې، چا وویل: دالله په لاره کې وخت لګول هم د دې ورځو په څیر نده؟ هغه وویل نه هغه هم نده ، خوهغه انسان چې مخ یې په خاورو لړلی وي.

۴- په دې لسو کې دعرفې ورځ ده ، دعرفات ورځ دلوی حج ورځ ده او دا د ګناهونو دبښلو ورځ ده که د لوی اختر په دې لسو ورځو کې نور هیڅ فضیلت هم نه وي او یواځي دعرفې ورځ پکې وي نو دافضیلت یې هم بس و .

۵- په دې لسو ورځو کې د قرباني او نحر ورځ ده اوځیني علماء وایې چې داورځ دکال ترټولو غوره ورځ ده، رسول الله صلي الله علیه وسلم وایې: ترټولو غوره ورځ داختر ورځ ده اوبیا دقدر : أعظم الأيام عند الله يوم النحر، ثم يوم القدر . (رواه أبو داود والنسائي)

۶- په دې ورځو کې خورا غټ اومهم عبادتونه رایوځای شوې دي امام ابن حجر وایې چې ددې ورځو غوره والی په دې کې ده چې په دوی کې خورا ستر عبادتونه رایوځای شوې دي لکه لمونځ، روژه، صدقه اوقرباني او حج اوداټول عبادات دکال په نورو ورځو کې نشې راتلای.

په دې ورځو کې دعمل ثواب

رسول الله صلي الله علیه وسلم وایې: په دې ورځو کې عبادت دنورو ټولو وختونو له عبادت نه الله ته غوره ده، چا پوښتنه وکړه چې یارسول الله دالله په لاره کې جهاد هم د دې ورځو دعبادت په څیر نده ؟ هغه ورته وویل: او نه جهاد، مګر هغه کس چې خپل ځان او مال یې دالله په لاره کې ایستلی وې اوبیا یوشی هم بیرته رانوړې . ما من أيام العمل الصالح فيها أحب إلى الله من هذه الأيام ـ يعني أيام العشر ـ قالوا: يا رسول الله، ولا الجهاد في سبيل الله؟ قال: ولا الجهاد في سبيل الله، إلا رجل خرج بنفسه وماله ثم لم يرجع من ذلك بشيء) [رواه البخاري]

په دې اړه نور حدیث هم شته او په دي سره داخبر ثابته شوه چې په دې لسو ورځو کې عبادت ترډیرو لویو عملونو نه زیات ثواب لرې څرنګه چې دا لس ورځې دومره زیات فضیلت لري نو مومن ته پکار ده چې دا څو شپې غنیمت وګڼي او ترخپله وسه په دي ورځو کې زیات عبادت او غوره کارونه ترسره کړې، دسلفو علماو په اړه په یوه روایت کې راغلي دي چې هغوی به دری لس لس ورځي ډیري لویې بللې او په هغو کې به یې ډیر کوښښ کاوه چې هغه د روژي وروستی لس ورځي، د ذوالحجي لومړۍ لس ورځي او دمحرم دمیاستي لومړی لس ورځي.

په دې ورځو کې غوره عملونه

په دې لسو ورځو کې څو هغه غوره عملونه را اخلم چې په حدیثو کې یې یادونه شوې ده اوهغه په لاندي ډول دي:

۱- حج اوعمره

په دې لسو ورځو کې ترټولو غوره عمل حج او عمره کول دي، څوک چې وس ولري او په دې شپو کې حج او عمره ادا کړې نو بدل یې جنت ده ځکه رسول الله صلي الله علیه وسلم وایې: یوه عمره تربلې هغي پوري دمنځ ټول ګناهونه تویوي او د حج مبرور بدله خامخا جنت ده، العمرة إلى العمرة كفارة لما بينهما، والحج المبرور ليس له جزاء إلا الجنة [متفق عليه]. مبرور حج هغه حج ته وایې چې درسول الله صلی الله علیه وسلم په سنتو برابر شوی وي، ګناه، ریاکاري، فسق، فجور او تیری نه وي پکي ښوی.

۲- روژه

روژه په صالحو اعمالو کې غوره عمل دی په قدسي حدیث کې راغلي دي: دبنیادم هر عمل دهغه له پاره دی یواځي روژه هغه عمل ده چې زما له پاره ده او زه به یې اجر ورکوم ،كل عمل ابن آدم له إلا الصوم فإنه لي وأنا أجزي به) [متفق عليه[
په دي ورځو کې دروژې فضیلت په حدیثو کې هم راغلی دی رسول الله صلي الله علیه وسلم وایې: د عرفې د ورځې د روژې

اجر په الله ده یوکال مخکي او یوکال وروسته ګناهونه بښې ، صيام يوم عرفة احتسب على الله أن يكفر السنة التي قبله والتي بعده) [رواه مسلم]. نوعلماء وایې چې دعرفات د ورځي روژه سنت ده خو دحاجي له پاره نه او ځیني علماء وایې: دا نه واړه روژې مستحب دي لکه امام النووي د مسلم په شرح کې داخبره کړي ده.

۳- لمونځ

دلمانځه فضیلت او اهمیت په قرانکریم او حدیثو کې بیخي زیات بیان شوی دی باید مومن په دې ورځو کې خپل لمونځ په خپل وخت او په جماعت سره اداکړي او ورسره نفلي لمنځونه هم زیات کړې.

۴- تکبیر، حمد، تهلیل او ذکر

په حدیث کې راغلي دي رسول الله صلي الله علیه وسلم وایې: تردې لسو ورځو لویې ورځې دالله په نزد نورې نشته او په دي ورځو کې الله ته عبادت ترنورو ټولو ورځو ډیر ګران ده، په دي ورځو کې لا اله الا الله ، الله اکبر او حمد زیات وایئ : ما من أيام أعظم عند الله ولا أحب إليه العمل فيهن من هذه الأيام العشر، فأكثروا فيهن من التهليل والتكبير والتحميد) [رواه أحمد[

امام بخاري وایې: ابن عمر او ابوهریره رضي الله عنهم به په دي ورځو کې ښارته ووتل تکبیرونه به یې ویل او خلکو به هم له دوی سره تکبیر ویلي، عمر رضی الله عنه به په مني کې په خپله خیمه کې تکبیر ویلي، دمسجد خلکو به چې دده تکبیر واوریده هغوی به هم ورسره ویلي دښار خلکو به هم ورسره ویلي او په سیمه کې به دتکبیر انګازي خپرې وې، ابن عمر به په مني کې په دي ورځو کې تکبیر ویلي، له لمنځونو وروسته به یې ویلي په خپل ځای کې به یې ویلي، په خیمه کې به یې ویلي په مجلس او دتګ په حال کې به یې ویلي. او مستحب داده چې په دې ورځو کې په لوړ اواز سره تکبیر وویل شي خو په اجتماعي صورت سره یې ویل ندي پکار هرڅوک یې باید له ځان سره په لوړ اواز ووایې.

۵- خیرات او ځیني نور عملونه

په دې ورځو کې باید خیرات او صدقه زیاته کړل شې او دا راز ځیني نور عملونه هم باید زیات کړل شې لکه: تلاوت، دقرانکریم زده کړه او ښوونه، استغفار، له مورپلارسره ښیګڼه، دخپلوانو پوښتنه اوګرویږنه، سلام ډیر اچول، خلکو ته ډوډی ورکول، دخلکو په منځ کې روغه او جوړه کول، په ښو امر او له بدو منعه کول، ژبه او شرمګاه ساتل، له ګاونډیانو سره ښیګڼه، میلمه پالنه، دیتیمانو کفالت او له هغو سره مرسته، له خوارانو سره مرسته او داسې نور.
الله دي موږ ته د ښه عمل توفیق راکړی
د ثواب په نیت نورو دوستانو سره شریک کړئ

طریقه نماز تهجد

د تهجد لمونځ طریقه او فضیلت!

د تهجد معنا (خوب ماتول او پاڅېدل).
د فرضي لمانځه وروسته تر ټولو غوره لمونځ، د شپې د تهجد لمونځ دی.
په حديث شريف کې راغلي دي:
رسول اللهﷺ فرمایلي:
د شپې په ورستۍ برخه کې اللهﷻ د ځمکې آسمان ته راځي او وايي:
شته څوک ما ته فرياد او آواز کوونکی چې، ما ته آواز وکړي او زه يې فرياد واورم، له ما څخه څه وغواړي چې، زه يې ورکړم، له ما څخه د خپلو ګناهونو بخښنه وغواړي چې، زه ورته بخښنه وکړم.
(رواه بخاری)
حضرت ابو امامه"رض" روايت كوي چې، رسول اللهﷺ وفرمايل:
-تاسې ته ښايې چې په شپه كې خپل رب ته ودريږئ؛ ځكه چې ستاسو نه د وړاندې تيرو شويو نيكو وګړو هم عادت همدا وو، دا ستاسو رب ته تاسو نيږدې كوي، ګناهونه مو له منځه وړي او ترې مو ساتي.
(رواه ترمذى)
د تهجد د لمانځه وخت د ماسختن له لمانځه څخه وروسته تر ریښتيني سبا پورې کيږي؛ خو غوره وخت يې د شپې آخره برخه ده.
د تهجد د لمونځ تر ټولو كم مقدار دوه۲ متوسط يې څلور۴ او زيات يې اته۸ يا دولس۱۲ ركعتونه دي.

یا اللهﷻ!
هر هغه څوک چې مونږ سره ددې معلوماتو په شریکولو کې مرسته کوي، ته یې د دوزخ له سختو عذابونو څخه وساتې!
امین

Friday 10 August 2018

حکایت از نبی کریم ص

ما په ژوند کې دومره دردونکې قیصه نه وه لوستلې.
ﺩ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ صلي الله علیه وسلم ﺩ ﻭﻓﺎﺕ ﻗﯿﺼﻪ
ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﺑﯽ ﺑﮑﺮ ( ﺭﺽ ) ﭼﻲ ﮐﻠﻪ ﺩﺭﺳﻮﻝ
ﷺ ﮐﻮﺭﺗﻪ ﺭﺍﻧﻨﻮﺕ ﻧﻮﭘﻪ ﻻﺱ ﮐﻲ ﯾﻲ ﻣﺴﻮﺍﮎ
ﻭﻭ، ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﺩﻫﻐﻪ ﭘﻪ ﻻﺱ ﮐﻲ ﻣﺴﻮﺍﮎ
ﺗﻪ ډﯾﺮ ﮐﺘﻞ ﺧﻮﺩﻧﺎﺭﻭﻏۍ ﺩ ﺷﺪﺕ ﻟﻪ ﮐﺒﻠﻪ ﯾﻲ ﻧﺸﻮ ﻭﺭﺗﻪ
ﻭﯾﻼﯼ ﭼﻲ ﺭﺍﯾﻲ ﮐړﻩ ﺳﯿﺪﺗﻨﺎﻋﺎﺋﺸﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﺭﺑﺎﻧﺪﻱ
ﻭﭘﻮﻫﯿﺪﻩ ﻟﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﻧﻪ ﯾﻲ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺭﺍ ﻭﺍﺧﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺩ ﻧﺒﻲ
ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﭘﻪ ﺧﻮﻟﻪ ﮐﻲ ﯾﻲ ﮐﯿښﻮﺩ، ﺧﻮ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﯾﻲ ﻭﻧﻪ ﺷﻮ
ﻭﻫﻼﯼ، ﻋﺎیشه ﺭﺽ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺑﯿﺮﺗﻪ ﺭﺍ ﻭﺍﺧﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﭘﻪ ﺧﭙﻠﻪ
ﺧﻮﻟﻪ ﮐﻲ ﯾﻲ ﻟﻮﻧﺪ ﮐړ ﺍﻭ ﺑﯿﺎ ﯾﻲ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﺗﻪ ﻭﺭﮐړ ﺩﺍځﻞ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﭘﻮﺳﺖ ﻭ … ﻋﺎﺋﺸﻪ
ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﺍﯾﻲ ﭼﻲ ﺍﺧﯿﺮﻱ څﯿﺰ ﭼﻲ ﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﺧﻮله ﺗﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻮ ﻫﻐﻪ ﺯﻣﺎ ﻻړې ﻭې، ﺩﺍ
ﺩ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﻮﯼ ﻓﻀﻞ ﻭﻭ ﭼﻲ ﺗﺮ ﻣﺮګ ﻭړﺍﻧﺪﻱ ﯾﻲ ﺯﻣﺎ ﺍﻭ ﺩ ﻫﻐﻪ
ﷺ ﻻړې ﺳﺮﻩ ګډې ﮐړې …ﻋﺎﺋﺸﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ
ﻭﺍﯾﻲ ﭼﻲ : ﺷﯿﺒﻪ ﻭﺭﻭﺳﺘﻪ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﭼﯽ
ﻟﻮﺭﯾﯽ ﻭﻩ ﺭﺍﻧﻨﻮﺗﻪ، ﭼﻲ څﻨګﻪ ﺭﺍﻧﻨﻮﺗﻪ ﻧﻮ ﻭﯾﻲ ﮊړﻝ ځﮑﻪ
ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻭﺭﺗﻪ ﻧﻪ ﺷﻮ ﭘﺎڅﯿﺪﻟﯽ ﺍﻭﺩﺍ ﺩﺩه
ﻋﺎﺩﺕ ﺟﻮړ ﺷﻮﯼ ﻭﻭ، ﭼﻲ ﮐﻠﻪ ﺑﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺽ ﺭﺍﻏﻠﻪ ﻧﻮ ﺭﺳﻮﻝ
ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﺑﻪ ﭘﺮټﻨډﻩ ښﮑﻠﻮﻟﻪ … ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﻭﻓﺮﻣﺎﯾﻞ : فاطمې ﻣﺎﺗﻪ ﺭﺍﻧﮋﺩې ﺷﻪ ! ﻫﻐﻪ
ﻭﺭﻏﻠﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﭘﻪ ﻏﻮږ ﮐﻲ څﻪ ﻭﺭﺗﻪ
ﻭﻭﯾﻞ ﻧﻮ ﻓﺎطمې ډﯾﺮ ﻭﮊړﻝ ﭼﻲ ﮐﻠﻪ ﯾﻲ ﻭﮊړﻝ ﻧﻮ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﺑﯿﺎ ﻭﺭﺗﻪ ﻭﻭﯾﻞ : ﻏﻮږ ﺩﻱ ﺭﺍﻧﮋﺩې ﮐړﻩ،
ﺩﺍځﻞ ﺣﻀﺮﺕ فاطمې ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﺧﻨﺪﻝ،ﻋﺎﯾﺸﻪ ﺭﺽ
ﻭﺍﯾﯽ ﻣﺎ ﭼﻲ ﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻟﻪ ﻭﻓﺎﺕ
ﻭﺭﻭﺳﺘﻪ ﭘﻮښﺘﻨﻪ ﺗﺮې ﻭﮐړﻩ ﻭیلې : ﻟﻮﻣړﯼ ځﻞ ﯾﻲ ﺭﺍﺗﻪ ﻭﻭﯾﻞ
ﻓﺎطمې ﺯﻩ ﻧﻦ ﺷﭙﻪ ﻭﻓﺎﺕ ﮐﯿږﻡ، ﻧﻮ ﻣﺎﺗﻪ ﮊړﺍ ﺭﺍﻏﻠﻪ ﺍﻭ ﻭﻣﻲ
ﮊړﻝ، ﺩﻭﻫﻢ ځﻞ ﯾﻲ ﺭﺍﺗﻪ ﻭﻭﯾﻞ ﭼﻲ ﻓﺎطمې ﮊﺍړﻩ ﻣﻪ ﺗﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﺎ
ﭘﻪ ﺍﻫﻞ ﮐﯽ ﻟﻮﻣړﯼ ﮐﺲ ﯾﻲ ﭼﻲ ﻟﻪ ﻣﺎ ﺳﺮﻩ ﺑﻪ ﯾﻮځﺎﯼ ﮐﯿږې ﻧﻮ
ﻣﺎ ﻭﺧﻨﺪﻝ …ﺑﯿﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻭﻓﺮﻣﺎﯾﻞ ﺗﺎﺳﻮ
ﻟږ ﻟﻪ ﮐﻮﺭﻩ ﻭﻭﺯﺉ ﺍﻭﻋﺎیشه ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﺗﻪ ﯾﯽ ﻭﻭﯾﻞ ﭼﻲ
ﺧﻮﺍﺗﻪ ﻣﻲ ﺭﺍﺷﻪ،ﺍﻭ ﻧﺒﻲ ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﺩ ﺍﻡ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ ﻋﺎﺋﺸﻪ
ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﭘﺮﺳﯿﻨﻪ ﺳﺮﻭﻟګﺎﻭ، ﺍﻭﻻﺳﻮﻧﻪ ﯾﻲ ﺩﺍﺳﻤﺎﻥ ﻟﻮﺭﺗﻪ
ﭘﻮﺭﺗﻪ ﮐړﻝ ﺍﻭ ﺩﺍ ﯾﻲ ﻭﯾﻞ : ﺑﻞ ﺍﻟﺮﻓﯿﻖ ﺍﻻﻋﻠﯽ، ﺑﻞ ﺍﻟﺮﻓﯿﻖ
ﺍﻻﻋﻠﯽ ﻋﺎﺋﺸﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﺍﯾﻲ ﭼﻲ ﺯﻩ ﭘﻮﻩ ﺷﻮﻡ ﭼﻲ
ځﻨﮑﺪﻥ ﯾﻲ ﺩﯼ، ﭘﻪ ﺩې ﻭﺧﺖ ﮐﻲ ﺟﺒﺮﺍﺋﯿﻞ ﺍﻣﯿﻦ ﺗﺸﺮﯾﻒ ﺭﺍﻭړ
ﺍﻭ ﻭﯾﻲ ﻭﯾﻞ : ﺍﻱ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻟﻪ ! ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﺑﻬﺮ ﻭﻻړ ﺩﻩ ﺍﻭ ﺳﺘﺎ
ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻏﻮﺍړﻱ، ﺍﻭ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﻟﻪ ﺗﺎ ﭘﺮﺗﻪ ﻟﻪ ﻫﯿﭽﺎ څﺨﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ
ﻧﻪ ﺩﻩ ﻏﻮښتې !!!ﻧﺒﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﻭﺭﺗﻪ ﻭﻭﯾﻞ : ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻩ ﺭﺍﺗﻠﯽ
ﺷﻲ، ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﭼﻲ ﺭﺍﻧﻨﻮﺕ ﭘﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﯾﻲ ﺳﻼﻡ ﻭﺍﭼﺎﻭ ﺍﻭ ﻭﯾﻲ ﻭﯾﻞ : ﺯﻩ ﺍﻟﻠﻪ ﺟﻞ
ﺟﻼﻟﻪ ﺭﺍﻟﯿږﻟﯽ ﯾﻢ ﭼﻲ ﺗﺎﺗﻪ ﭘﻪ ﺩې ﺩﻭﻭ ﭼﺎﺭﻭ ﮐﻲ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ
ﺩﺭﮐړﻡ، ﻏﻮﺍړې ﭘﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﻲ ﭘﺎﺗﻲ ﺷﻲ ﺍﻭ ﮐﻪ ﻏﻮﺍړﻱ ﻟﻪ ﺧﭙﻞ ﺭﺏ
ﺳﺮﻩ ﻭﺻﻞ ﺷﻲ؟ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻭﻓﺮﻣﺎﯾﻞ : ﺯﻩ
ﻣﻲ ﻟﻪ ﺧﭙﻞ ﺭﺏ ﺳﺮﻩ ﯾﻮځﺎﯼ ﮐﯿﺪﻝ ﺧﻮښﻮﻡ …ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﺩﻧﺒﻲ
ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﺳﺮﺗﻪ ﻭﺩﺭﯾﺪﯼ !!. ﺍﻭ ﻭﯾﻲ ﻭﯾﻞ : ﺍﻱ ﺩﻣﺤﻤﺪﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ
ﭘﺎﮎ ﺍﻭ سپیڅلې ﺭﻭﺣﻪ !ﺭﺍﻭﻭﺯﻩ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﻃﺮﻑ ﺗﻪ ’ ﺍﻭ ﺭﺏ ﻟﻪ ﺗﺎﻧﻪ
ﺭﺍﺿﻲ ﺩﻩ …ﻋﺎﺋﺸﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﺍﯾﻲ ﭼﻲ ﮐﻠﻪ ﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﻻﺱ ﺭﺍ ﻭﻟﻮﯾﺪ ﺍﻭ ﺳﺮ ﯾﻲ ﺩﺭﻭﻧﺪ ﺷﻮ ﻧﻮ ﺯﻩ
ﭘﻮﻩ ﺷﻮﻡ ﭼﻲ ﻭﻓﺎﺕ ﺷﻮ، ﻧﻪ ﭘﻮﻫﯿږﻡ څﻪ ﻭﮐړﻡ، ﻭﺍﺭﺧﻄﺎ
ﺩﻣﺴﺠﺪ ﭘﺮ ﻫﻐﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﻭﺭﻭﻭﺗﻢ ﮐﻮﻣﻪ ﭼﻲ ﺯﻣﺎ ﺩﺣﺠﺮې ﻟﻪ ﺧﻮﺍ
ﺩﻧﺎﺭﯾﻨﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺗﻪ ﻭﺭﻭتلې ﻭﻩ ﺍﻭ ﻧﺎﺭې ﻣﻲ ﮐړې : ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﻭﻓﺎﺕ ﺷﻮ ،ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ
ﻭﻓﺎﺕ ﺷﻮ !!!ﺩﺍ ﻭﺍﯾﻲ ﺯﻣﺎ ﺩﭼﯿﻐﻮ ﭘﻪ ﺍﻭﺭﯾﺪﻟﻮ ﺳﺮﻩ ﭘﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﮐﻲ
ﻭﺍﻭﯾﻼ ګډﻩ ﺷﻮﻩ … ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ
ﮐښﯿﻨﺎﺳﺘﯽ ﺩﻭﻻړﯾﺪﻭ ﺷﯿﻤﻪ ﯾﻲ ﻟﻪ ﻻﺳﻪ ﻭﺭﮐړﻩ … ﺍﻭ ﻋﺜﻤﺎﻥ
ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻟﮑﻪ ﻣﺎﺷﻮﻡ ﭘﻪ ﯾﻮﻩ ﻻﺱ ﯾﻲ ﺩﺍ ﺑﻞ ﻭﺍﻫﯽ …ﺍﻭ
ﻋﻤﺮ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺑﯿﺎ ﺗﻮﺭﻩ ﺭﺍ ﺍیستله ﺩﻩ ﺍﻭ ﻭﺍﯾﻲ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﺎ
ﻭﻭﯾﻞ ﭼﻲ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻭﻓﺎﺕ ﺷﻮﯼ ﺩﻱ ﻧﻮ
ﺳﺮ ﺑﻪ ﺗﺮې ﻏﻮڅ ﮐړﻡ ﻫﻐﻪ ﺩﺧﭙﻞ ﺭﺏ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﺗﻪ ﺗﻠﻠﯽ ﺩﻩ ﻟﮑﻪ
ﻣﻮﺳﯽ ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﭼﻲ ﺗﻠﻠﯽ ﻭﻭ،ﺍﻭ ﺑﯿﺮﺗﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻮﻥ ﺷﻲ … ﻣګﺮ
ﭘﻪ ټﻮﻟﻮ ﮐﻲ ﭼﻲ ﺗﮑړﻩ ﻭﻭ ﻫﻐﻪ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺻﺪﯾﻖ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ
ﻭﻭ، ﺭﺍﻏﯽ ﻧﺒﻲ ﻋﻠﯿﻪ ﺳﻼﻡ ﯾﻲ ﭘﻪ ﻏﯿږ ﮐﻲ ټﯿﻨګ ﮐړ ﺍﻭ ﻭﯾﻲ
ﻭﯾﻞ : ﺍﻱ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﺧﻠﯿﻠﻪ ! ﺍﯼ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﺩﻭﺳﺘﻪ ! ﺍﻱ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻟﻪ ! ﺍﻭ
ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﯾﻲ ښﮑﻞ ﮐړ ﺍﻭ ﻭﯾﻲ ﻭﯾﻞ : ﺍﻱ
ﺩﺍﻟﻠﻪ ﭘﯿﻐﻤﺮﻩ ! ﭘﻪ ﮊﻭﻧﺪ ﺍﻭ ﻣﺮګ ﺩﻭﺍړﻭ ﮐﻲ ﺗﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺍﻭ ﺑﺨﺘﻮﺭ
یي، ﺍﻭ ﻭﺭﻭﺳﺘﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺗﻪ ﻭﺭﻭﻭﺕ ﺍﻭ ﻭﯾﻞ ﯾﻲ :ﭼﺎﭼﻲ ﺩ ﻣﺤﻤﺪ
ﻋﺒﺎﺩﺕ ﮐﺎﻭﻭ ﻫﻐﻪ ﻧﻦ ﻣړ ﺷﻮ ﺍﻭ ﭼﺎﭼﻲ ﺩﺍﻟﻠﻪ ﺟﻞ ﺟﻼﻟﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ
ﮐﺎﻭﻭ ﻧﻮ ﺑﯿﺸﮑﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﻪ ﻣﺮﻱ ﺍﻭ ﺗﻞ ﮊﻭﻧﺪﯼ ﺩﯼ . ﺩ ﺩې خطبې ﭘﻪ
ﺍﻭﺭﯾﺪﻟﻮ ﺩ ﻋﻤﺮ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻟﻪ ﻻﺳﻪ ﺗﻮﺭﻩ ﻭﻟﻮﯾﺪﻩ، ﻋﻤﺮ
ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻭﺍﯾﻲ ﭼﻲ ﺩ ﺍﺑﻮﺑﮑﺮ ﺩﺍ ﺧﺒﺮې مې ﻭﺍﻭﺭﯦﺪې ﻧﻮ
ﻣﻲ ﯾﻘﯿﻦ ﺷﻮ ﭼﻲ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﻭﻓﺎﺕ ﺷﻮﯼ
ﺩﻩ، ﻭﺍﯾﻲ ﺯﻩ ﺑﻬﺮ ﺗﻪ ﻭﻭﺗﻢ ﺩ ﯾﻮ ﺩﺍﺳﻲ ځﺎﯼ ﭘﻪ ﻟټﻪ ﺷﻮﻡ ﭼﻲ ﻟﻪ
ﺧﻠﮑﻮ ﻟﯿﺮﻱ ﻭﻱ ﺍﻭ ﺯﻩ ﯾﻮﺍﺯﻱ ﻟﻪ ﺧﭙﻞ ځﺎﻥ ﺳﺮﻩ ﭘﻪ ﺍﻭښﮑﻮ
ﺗﻮﯾﻮﻟﻮ ﺧﭙﻞ ﺯړﻩ ﺗﺶ ﮐړﻡ … ﮐﻠﻪ ﭼﻲ ﯾﻲ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﺩﻓﻦ ﮐړ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺿﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻬﺎ ﻭﻭﯾﻞ : ﺍﯾﺎ
ﺗﺎﺳﻮ ﺑﻪ ځﺎﻧﻮﻧﻪ ﻣﻌﺎﻑ ﮐړﺉ ﭼﻲ ﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ
ﷺ ﭘﺮ ﻣﺦ ﻣﻮ ﺧﺎﻭﺭﻱ ﻭﺭ ﻭﺍړﻭلې …ﺍﻭ ﻟﻪ ﻗﺒﺮ
ﺳﺮﻩ ﻭﺩﺭﯾﺪﻟﻪ ﺗﺮ ډﯾﺮﻩ ﯾﻲ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮐﺎﻭﻭ … ﻧﻮ ﻭﺭﻭڼﻮ ! ﺯﻩ ﭘﻮﻫﯿږﻡ
ﭼﻲ ﺳﺘﺮګې ﺑﻪ ﻣﻮ ﻟﻪ ﺍﻭښﮑﻮ ډکې ﺷﻮي ﻭﻱ، ﺍﻭ ﭘﻪ ﺯړﻭ ﮐﻲ ﺑﻪ
ﻣﻮ ﺩﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﷺ ﺩﻟﯿﺪﻟﻮ ﺗﻠﻮﺳﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﻮه
ﻭﻱ، ﻣګﺮ ﺩ ﺍﻟﻠﻪ ﭘﻪ ﻓﻀﻞ ﺍﻭ ﺯﻣﻮږ ﺳﺮﻩ ﺩﮐړﯾﻮ ﻭﻋﺪﻭ ﭘﻪ ﺑﺮﮐﺖ
ﺑﻪ ﺍﻥ ﺷﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﭘﺮﺣﻮﺽ ﮐﻮﺛﺮ ﻭﺭﺳﺮﻩ ﯾﻮځﺎﯼ ﮐﯿږﻭ
یو ځل درود شریف پر محمد صلي الله وسلم ووایي او الله تعالي دې د محمد صلي الله علیه وسلم دیدار زمونږ په نصیب وګرځوې.

Thursday 9 August 2018

Short history of afghan army

د افغانستان وسله وال پوځ لنډه تاریخچه

هره ټولنه د ځانګړو شرایطو سره متناسب د ثبات او امنیت ځواکونه لری . په ورستی یوه پیړی کی د افغانستان د ثبات او امنیت ځواکونه د سیاسی لیدلورو د بدلونو نو له امله اړین ټیکاو له لاسه ورکړیدی.همدا لامل دی چی یوشمیر هیوادوال هغه څرک نه سی موندلای چی په ډاډه زړه او بشپړ اطمنان د ثبات او امنیت د ځواکنو وپيژنی او د ملاتړ لاره پرانیزی. د ثبات او امنیت یو تر تولو مهم او محوری ځواک دولتی سیستم او مسلح ځواکونه دی ، چی له بده مرغه په تیره نیمه پبړی کی یی وده او پر مختیا د ډول ډول خنډونو سره مخامخ وه . ( مسلح ځواکونه سیاسی او تنظیمی سول، له مینځه ولاړل ، ملیشه ای سول او قرار دادی سول)

د افغانستان وسله وال پوځ لنډه تاریخچه :

دتاریخی اسنادو له مخی دافغانستان دوسله والو پوځونو دروزنی لپاره لومړنی تعلیمی اداره دامیر شیرعلی خان دپادشاهی په دوهمه دوره کښی دسرکاری مدرسی په نامه په کال ۱۲۴۸ ه ش په شهرارا کښی جوړه شوه.

د امیر شیر علی خان په وخت کښی دیوی منظمی پوځی قوا بنست ایښودل شوی چه سرتیری یی په نظامی یونیفورم ملبس او د عسکری دسپلین لرونکی وو چه دهندی او افغانی افسرانو لخوا روزل کیده. په همدی ډول دامیر شیرغلی خان ځای ناستی امیر عبدالرحمن خان چه پخپله د ریفورم اود مدرنیزی یو پلو ی اوجانبدار پاچا وه دخپلو ریفورمونو په سر کی ، لمړی پخپل اردو کی یو لړ اصلاحات راوړل.

په همدی ډول دامیر حبیب الله خان دواکمنی په زمانه کښی دپوځی کادرونو دروزلو لپاره دسرکاری مدرسی پر ځای په ۱۹۰۹ زیږدیز کال دحربی فنونومدرسه دحربی مدرسی په نامه چه دری اعدادی او دری حربی ټولگی یی درلودی ، جوړي شوې ..

په امانی دوره کښي د دولت دبنسټ دلا ټینگولو دپاره په بدلونونو کښی دپوځ لا انکشاف ته ډیر اهمیت ورکړل شو . د یولسو طیارو په پیریدلو هوایی قوا جوړه شوه ، غازی امان الله خان دپوځ دلا روزنی دپاره یو بل قدم هم وړاندی واخیست او د اردو دسرتیرو دپاره یی دسواد زدکړی کورسونه پرانستل حربی فابریکه یی پیاوړی او جنگی مهمات یی له المان ، انگلیس ، ایتالیا اوبلجیم څځه هم وارد کړل او دهوایی دفاع توپونه او زرهپوش گاډی یی هم په پوځ کښي شامل کړل.

د امیر امان الله خان ترواکمنی وروسته دکورنیو اغتشاشونو پر مهال دحربی مدرسی اصلی ودانی داور په لمبو وسوزیده خوپه ۱۳۰۹ ه ش کال دنادرخان دپادشاهی په دوره کښی بیرته ورغول شوه.

دمحمد ظاهرشاه دسلطنت دوره چه دامنیت په لحاظ یوه ارامه او سوکاله دوره وه دپوځ دروزنی لپار یو لړ اقدامات تر لاس لاندی ونیول شو په دی دوره کښی سره لدی چه پوځی ښْوونه او روژنه دهر عسکری جزوتام د ورځنی بلان یوه برخه وگرځیده اودهری قطعی په تعلیمی ډگرونو کښی پر مخ وړل کیده

دغه دوره اوپه ځانگړی توگه دسردار محمد داود دصدارت دوره داردو دبسنټیزو بدلونونو دوره شمیرل کیږی ُ محمد ظاهرشاه حربی مدرسه حربی پوهنځی ته لوړه او به ۱۳۱۲ کال دحربی ښونځی په نامه په رسمی ډول پرانستل شوه بیا وروسته ددی شوونځی تر څنگ په ۱۳۴۰ کال دپوځی لوړو زدکړو لپاره دحربی پوهنتون جوړ شو. د دافسرانو دمسلکی لوړتیا لپاره په کابل کښی د افسرانو دعالی کورس په نامه تعلیمی مرکز هم جوړ شو. دپوځی کادرونو دښونی او روزنی لپاره دتخنیک اکادمی اوهوایی پوهنخی هم جوړي شوی . سردار محمد داود خان دخپلی اردو په عصری کولو چه دگاونډیانو په پرتله کمزوری وه پیل وکړ او په لږه موده کښی یی دهغی شمیره تر اتیازرو کسانو چه دهمدی شمیری په اندازه یی داضافی قواو دجذب ظرفیت هم درلود ورسوله چه دگاونډیانو دپوځونو سره پرتله کیدای شوه.

د افغانستان وسله وال پوځ د خپلو ګاونډیو هیوادونو په پرتله قوی او محارب پوځ جوړ شو چي د ۱۳۵۲ ه ش کال د چنګاښ پر شپږویشتمه یې د سردارداود خان په مشری کودتاه وکړه ، شاهی نظام ړنګ او جمهوري نظام یې پر ځای راوست . د سردار داود خان د جمهوري ریاست په دوران کښي د پوځ نوري شعبی د پخواني شوري اتحاد سره د قرارداد له مخي د هوایی ، هوایی مدافعی توپچي او راکيټونو جزوتامونه جوړ او اکمال سوه . وروسته د یو لړ سیاسي خوځښتنو او مخالفتونو په نتیجه کښي د ۱۳۵۷لمريز هجري کال د ثور په اومه نیټه د پوځ له خوا د سردار داودخان جمهوري نظام ړنګ او سیاسي واک یې د افغانستان د خلکو دیموکراتیک ګوند ته وسپاره .

د افغانستان پوځ په لس کلن دیموکراتیک نظام کي د پخواني شوروي اتحاد له خوا په مځکنیوو ، هوايي او هوایی مدافعی په پرمخ تللو وسلو سمبال شو . پوځ په جګړه کي له محاربوی او تخنیکي پلوه غښتلی شو .

پوځ د ۱۳۷۲ه ش کال د ثور په پنځمه نیټه پر خپل سیاسي واکمنی کودتاه وکړه او واک په ظاهره د پاکستان لاهور کي جوړي شوي مجاهیدینو قیادي شورا ته وسپارل شو . د مجاهدینو په راتګ سره د افغانستان ملي پوځ چور او تالان شو او کورنی جګړه پیل شوه .

د افغانستان د ملي پوځ بنسټ د دوهم ځل لپاره د ۲۰۰۲ لمریز کال په لومړیو کښي کښیښودل شو . په لمړی سر کي د شپیته زرو او وروسته د ټولو مسلحو قواوو شمیر دری نیم سوه زرو ته ورسید .

اوس افغانستان په سیمه کي یو غښتلی او محارب پوځ لري . د افغانستان متحدین کوښښ کوي چي د نوی تخنیک له پلوه نوموړی پوځ بسیا او د محاربوی پلوه غښتلی کړي ..

د دې لنډی مقدمې وروسته د ثبات او امنیت د ځواکونو په اړه د څو بیلګو یادونه کوم ::

په وروسته باته او دودیزو هیوادونو لکه افغانستان کی د استثنایی حالاتو پر ته ،عمدتا د ثبات او امنیت مهم ځواکونه تر څلورو سر لیکونو لاندی پیژندلای سو: 1حکومت ،

2 امامت ،

3 روحانیت ،

4 قومیت ،

1 حکومت : د سیاسی نظام هغه برخه چی د مسلحو ځواکونو تر نوم لاندی فعالیت ته ګمارل کیږی. د دې ځواکونو سره دولتی ادارې او د هیواد مالیه ورکونکی ملاتړی دی.

2 امامت : په دېنی علومو معلومات لرونکی چی د ممبر او محراب واکمنان دی چی د مقتدیانو په نوم ولسی وګړی د ځان سره لری.

3 روحانیت : په ټولنه کی د روحانی توان لرونکی ټبرونه دی چی د خپلو پیروانو لپاره د تقدوس مرجع ګڼل کیږی. دا ټبرونه د حکومت د ملاتړ د ځان سره لری او یا یی حاصلوی.

4 قومیت : اتنیکی ډلی یا ټولګی دی چی د خونی اړیکو تر ځنګ ،اقتصادی توان هم لری . قومی حوړښتونه لری ، کلی یو مشر لری ، د ځو کلیو مشران یو خان لری او د ځو خانانو ډله یو اداری واحد پوری اړه لری ،دا ځواکونه د خپلی تولنی په نظم ، ثبات او امنیت کی اغیزمنه ونډه لری . دا ټوله ځواکونه ظاهرا خپلواک دی خو د خپل بقا او بایښت لپاره هم اهنګ عمل کوی.دا ټوله د قانون د ساتنی او پلی کولو تر نوم لاندی د خپل پایښت لاره غښتلی کوی او ځان ځواکمن کوی.

څو بیلګی یادوو:

ټولنیزه تیروتنه مثلا غلا : په کلی کی دامام ، قومی مشر او روحانی پیر له لوری هغو غلو ته خای نه ورکول کیږی چی د هغو دریو او یا لږ تر لږه د یوه ملاتړ ونه لری. همدا ډول مخرب ، بدکاره او په نورو نارواکړونو بوخت کسان د حکومت تر برید لاندی راولی او تولنه کی د ثبات او امنیت زمینه برابروی.

ټولنیز نظم ساتونکی مثلا عسکر : د حکومت د توان او زور تر تولو لوړ عامل د هغه حکومت عساکر او په امنیتی چارو کی بوخت وکړی دی،د همدې وکړو اکمال او ملاتړ د قومی مشرانو او د امامت ګډ کار دی. عساکر په نظامی دسپلین کی د خپلو نورو ملګرو سره داسی ځواک جوړوی چی د قانون ساتنه کوی او سر غړونکی مهار کوی.

قانون ؛ د دولتونو او د هغوی د ټولنو لباره قراردادی وثیقه ده چی دولتونه یی په پلی کولو مکلف دی. په افغانستان کی د قانون پلی کول د دولت له لوری د هغه سیاسی دریځ څخه الهام اخلی چی درې ګونی وسله وال ځواکونه ورته متعهد دی .


زحم معده

#زخم_معده

  زخم معده از عدم تعادل در مایعات گوارشی ناشی می‌شود.
 زخم دردناک در دیواره‌ی معده یا در دهانه‌ی روده‌ی کوچک که با علائم زیر خود را نشان می دهد:

۱-درد شکم:

  تجربه‌ احساس سوزش یا درد در بخش میانی یا بالایی معده بعد از خوردن یا در هنگام شب. درد اغلب می‌آید و می‌رود و با تیر کشیدن یا سوزش همراه است.

۲-علائم شبیه به آنفولانزا:

  علائم شبیه به آنفولانزا مانند حالت تهوع، تب، خستگی و ضعف عمومی که طی چند روز از بین نمی‌روند.
۳-سوء هاضمه:
زخم معده می‌تواند باعث ایجاد درد در معده و روده و سوء هاضمه‌ی بسیار شدید شود. این معمولا به معنای سکسکه و آروغ بعد از خوردن غذا است

۴-از دست دادن اشتها:

  افراد مبتلا به زخم معده ممکن است اشتهای‌شان را به دلیل درد شدید و ناگهانی معده از دست بدهند.

۵-حالت تهوع:

  عدم تعادل آنزیمهای گوارشی اغلب منجر به بروز حالت تهوع می‌شود.
  اگر زخم معده دارید ممکن است حالت تهوع شدید یا خفیفی را تجربه کنید. این اتفاق معمولا نخستین چیزی است که صبح‌ها و با معده خالی رخ می‌دهد.

۶-احساس سنگینی شکم:

  سنگینی شکم، حالت شایعی است که با گسترش زخم معده تجربه می‌کنیم. احساس پر بودن یا سنگینی در شکم که کاملا شبیه به حالت سنگینی است که بعد خوردن آب فراوان دارید
۷-گرسنگی غیر قابل توضیح:

  کسی که مبتلا به زخم معده است معمولا یکی دو ساعت پس از خوردن یک وعده‌ی کامل غذایی، درد گرسنگی را تجربه می‌کند. این درد ناشی از گرسنگی نیست، بلکه درد زخم معده‌ است، که در اثر افزایش آنزیم‌های گوارشی ایجاد می‌شود.

۸-کاهش وزن ناگهانی:

  از دست دادن اشتها ممکن است باعث کاهش وزن ناگهانی به دلیل نخوردن غذا شود. کاهش وزن همچنین می‌تواند به علت استفراغ‌های مکرر در اثر زخم معده‌ باشد.

9-خون بالا آوردن:

  بالا آوردن در بیماری زخم معده‌ به دلیل میزان بالای آنزیم‌های گوارشی در معده و روده شایع است. اما وجود اندکی خون در استفراغ، می‌تواند نشان‌دهنده‌ی پیشرفت زخم معده‌ و ضرورت و نیاز به مراقبت پزشکی در اسرع وقت باشد.

۱۰-تغییر رنگ مدفوع:

  زخم معده می‌تواند رنگ مدفوع را تغییر دهد و آن را کم‌رنگ، تیره‌تر یا خون‌آلود کند. مدفوع حاوی خون نشان می‌دهد که زخم معده‌تان به لحاظ اندازه در حال رشد است یا شدیدتر شده‌است.
مارا به دوستان خود معرفی کنید
نثار نیازی نامی معتبر در عرصه طبابت

Tuesday 7 August 2018

Good saying of luqman hakim

یکصد و ده (110) پند از #لقمان_حکیم به فرزندش:

1- فرزندم هیچکس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!
2- با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!
3- بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند!
4- نماز را آنگونه که شایسته است بپا دار!
5- اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!
6- در مقابل پیش آمد ها شکیبا باش !
7- از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!
8- با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!
9- در راه رفتن میانه رو باش!
10- بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!
11- از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!
12- به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن!
13- سخن به اندازه بگو!
14- حق دیگران را به خوبی اداء کن!
15- راز و اسرارت را نزد خود نگه دار!
16- به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!
17- با سود و زیان دوست را امتحان کن!
18- با بدان و جاهلان همنشینی مکن!
19- با اندیشمندان و عالمان همراه باش!
20- در کسب و کار نیک جدّی باش!
21- بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!
22- با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!
23- سخن سنجیدۀ همراه با دلیل را بیان کن!
24- روزهای جوانی را غنیمت بدان!
25- هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!
26- یاران و آشنایان را احترام کن!
27- با دوست و دشمن خوش اخلاق باش!
28- وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!
29- معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
30- کمتر از درآمدی که داری خرج کن!
31- در همۀ امور میانه رو باش!
32- گذشت و جوانمردی را پیشه کن!
33- هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش!
34- در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
35- بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!
36- هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!
37- فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!
38- سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر!
39- در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!
40- با هر کس به اندازۀ درک او سخن بگو!
41- به هنگام سخن متین و آرام باش!
42- به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!
43- آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند!
44- هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
45- نا آموخته استادی مکن!
46- با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!
47- چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!
48- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
49- هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
50- کار ناکرده را کرده خود مدان!
51- کار امروز را به فردا مینداز!
52- با بزرگتر از خود مزاح مکن!
53- با بزرگان سخن طولانی مگو!
54- کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند!
55- محتاجان را از مال خود محروم مگردان!
56- دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن!
57- کار خوب دیگران را کار خود نشان مده!
58- مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده!
59- با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن!
60- هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن!
61- خود خواه و متکبر مباش!
62- در حضور ایستادگان منشین!
63- در حضور دیگران دندان پاک مکن!
64- با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن!
65- به هنگام خمیازه دست بر دهان خویش بگذار!
66- حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن!
67- در مجالس انگشت در بینی مینداز!
68- کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن!
69- هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن!
70- با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو!
71- سخن گفته شده را تکرار مکن!
72- از شوخی و مزاح خود کمتر کن!
73- از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن!
74- از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن!
75- از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن!
76- حرمت هر کس را در حد خود نگه دار!
77- در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن!
78- از مردگان به نیکی یاد کن!
79- از خصومت و جنگ افروزی جدّأ پرهیز کن!
80- با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن!
81- نان خود را بر سفره ی دیگران مخور!
82- در هیچ کاری شتاب مکن!
83- برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!
84- به هنگام خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!
85- از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!
86- در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!
87- سخن و کلام دیگران را قطع مکن!
88- به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!
89- در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!
90- مهمان را به هیچ کاری دستور مده!
91- با دیوانه و مست سخن مگو!
92- برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!
93- در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!
94- در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن!
95- ادب و تواضع را هیچ گاه فراموش مکن!
96- با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش!
97- بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش!
98- خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن!
99- با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش!
100- با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!
101- در مال و مقام دیگران طمع مکن!
102- از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو!
103- بجز خداوند هیچ کس را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار!
104- عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن!
105- عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان!
106- اگر بهشت را می طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن!
107- سرچشمه ی زشتی ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان!
108- بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن!
109- خود را با ستم سلاطین شریک مگردان!
110- دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار!التماس دعا :دد.

Monday 6 August 2018

پند های لقمان حکیم صاحب

یکصد و ده (110) پند از #لقمان_حکیم به فرزندش:

1- فرزندم هیچکس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!
2- با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!
3- بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند!
4- نماز را آنگونه که شایسته است بپا دار!
5- اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!
6- در مقابل پیش آمد ها شکیبا باش !
7- از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!
8- با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!
9- در راه رفتن میانه رو باش!
10- بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!
11- از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!
12- به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن!
13- سخن به اندازه بگو!
14- حق دیگران را به خوبی اداء کن!
15- راز و اسرارت را نزد خود نگه دار!
16- به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!
17- با سود و زیان دوست را امتحان کن!
18- با بدان و جاهلان همنشینی مکن!
19- با اندیشمندان و عالمان همراه باش!
20- در کسب و کار نیک جدّی باش!
21- بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!
22- با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!
23- سخن سنجیدۀ همراه با دلیل را بیان کن!
24- روزهای جوانی را غنیمت بدان!
25- هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!
26- یاران و آشنایان را احترام کن!
27- با دوست و دشمن خوش اخلاق باش!
28- وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!
29- معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
30- کمتر از درآمدی که داری خرج کن!
31- در همۀ امور میانه رو باش!
32- گذشت و جوانمردی را پیشه کن!
33- هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش!
34- در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
35- بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!
36- هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!
37- فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!
38- سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر!
39- در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!
40- با هر کس به اندازۀ درک او سخن بگو!
41- به هنگام سخن متین و آرام باش!
42- به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!
43- آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند!
44- هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
45- نا آموخته استادی مکن!
46- با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!
47- چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!
48- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
49- هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
50- کار ناکرده را کرده خود مدان!
51- کار امروز را به فردا مینداز!
52- با بزرگتر از خود مزاح مکن!
53- با بزرگان سخن طولانی مگو!
54- کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند!
55- محتاجان را از مال خود محروم مگردان!
56- دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن!
57- کار خوب دیگران را کار خود نشان مده!
58- مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده!
59- با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن!
60- هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن!
61- خود خواه و متکبر مباش!
62- در حضور ایستادگان منشین!
63- در حضور دیگران دندان پاک مکن!
64- با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن!
65- به هنگام خمیازه دست بر دهان خویش بگذار!
66- حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن!
67- در مجالس انگشت در بینی مینداز!
68- کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن!
69- هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن!
70- با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو!
71- سخن گفته شده را تکرار مکن!
72- از شوخی و مزاح خود کمتر کن!
73- از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن!
74- از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن!
75- از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن!
76- حرمت هر کس را در حد خود نگه دار!
77- در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن!
78- از مردگان به نیکی یاد کن!
79- از خصومت و جنگ افروزی جدّأ پرهیز کن!
80- با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن!
81- نان خود را بر سفره ی دیگران مخور!
82- در هیچ کاری شتاب مکن!
83- برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!
84- به هنگام خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!
85- از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!
86- در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!
87- سخن و کلام دیگران را قطع مکن!
88- به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!
89- در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!
90- مهمان را به هیچ کاری دستور مده!
91- با دیوانه و مست سخن مگو!
92- برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!
93- در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!
94- در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن!
95- ادب و تواضع را هیچ گاه فراموش مکن!
96- با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش!
97- بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش!
98- خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن!
99- با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش!
100- با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!
101- در مال و مقام دیگران طمع مکن!
102- از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو!
103- بجز خداوند هیچ کس را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار!
104- عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن!
105- عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان!
106- اگر بهشت را می طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن!
107- سرچشمه ی زشتی ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان!
108- بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن!
109- خود را با ستم سلاطین شریک مگردان!
110- دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار!
التماس دعا